بهترین کتابهای ایران و جهان

کتاب هایی که بهتر است بخوانیم

بهترین کتابهای ایران و جهان

کتاب هایی که بهتر است بخوانیم

در این وبلاگ شما با برترین کتابهای ایران و جهان در زمینه های مختلف آشنا می شوید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با موضوع «ادبیات جهان :: جامعه شناسی» ثبت شده است

سالار مگس‌ها یا ارباب مگس‌ها (به انگلیسی: Lord of the Flies) رمانی است از ویلیام گلدینگ، نویسنده انگلیسی و برنده جایزه نوبل ادبیات، که لزوم حاکمیت قانون در جوامع انسانی را به تصویر می‌کشد. در این داستان هواپیمای حامل بچه‌های یک مدرسه در نزدیکی جزیره‌ای متروکه سقوط می‌کند و آنها بدون سرپرست موظف به اداره خودشان می‌شوند. پس از مدت کوتاهی گروه قانون گریز با توسل به اهرم‌های زر و زور و تزویر جمعیت را به سوی توحش می‌کشند.

بر اساس این داستان در سال‌های ۱۹۶۳، ۱۹۷۶ و ۱۹۷۰ فیلم‌هایی ساخته شده است. سریال لاست بسیاری از مضامین خود را از این داستان الهام گرفته است.

ویلیام گلدینگ رمان معروف خود، سالار مگس‌ها را در ۱۹۵۴ یعنی کمتر از یک دهه بعد از جنگ جهانی دوم و در زمان جنگ سرد نوشت. جنایات و اثرات وحشتناک فاجعه اتمی و خطر شوم کمونیست در پشت پرده آهنین، هنوز در ذهن مردم غرب و نویسنده پر رنگ بود. تمام این موضوعات در انتخاب زمینه اصلی یعنی نشان دادن بربریت و خوی وحشی انسان ها تاثیر گذار بودند. گلدینگ برای این رمان سبک کنایی و تمثیل را برگزید و با انتخاب مکانی در ناکجا آباد و زمانی که به درستی مشخص نشده اما احتمالا در دهه ۱۹۵۰ می گذرد، به ماندگار شدن رمان خود کمک به سزایی نمود.

داستان در مورد  هواپیمایی است که بر اثر اتفاقی در جزیره‌ای دور از تمدن و ناشناس سقوط می‌کند. به صورت معجزه آسایی پسرانی  که در هواپیما بودند زنده می‌مانند و ناگهان خود را در محیطی بدون هیچ قانون و سرپرستی که آنها را محدود نماید، می‌یابند. از این پس پسرهای جوان به دو گروه تقسیم می‌شوند و درگیری‌ها و مخالفت هایشان با یکدیگر در مورد سبک زندگی در این مکان ناشناس داستان را به پیش می‌برد. شاید این جمله معروف قانون بد بهتر از بی قانونی است الهام بخش نویسنده برای ادامه داستان بوده باشد.

موضوع دیگری که در داستان به شدت به چشم می‌آید ترس است. از لحاظ تاریخی، در زمان‌های پریشانی اجتماعی و اقتصادی گسترده، مردم بیشتر احساس نا امنی و بی پناهی می‌کنند و در نتیجه به رهبرانی که نمایش قدرت برتری دارند و محافظت بیشتری از آنها را پیشنهاد می‌کنند، روی می‌آورند. در سالار مگس‌ها، جک و شکارچیان که  تنوع و تجمل دوست و یک حکومت استبدادی را پیشنهاد می‌کنند، این نقش را به عهده دارند. اما در عوض این محافظت، سایر پسرها هرگونه قید اخلاقی و اعتراضی به سیاست‌های او در مورد اداره کارها را کنار می‌گذارند.

گلدینگ زمانی در توصیف رمان خود در یک پرسشنامه تبلیغی چنین می‌گوید: تلاش برای برطرف کردن نواقص جامعه با  برگشت به نواقص طبیعت انسان. همچنین در نامه دیگری تصریح می کند که موضوع ارباب مگس‌ها، غم و اندوه خالص است.

شاید کتاب سالار مگس‌ها، به دلیل کاراکترهای نوجوانی که مستقل می‌شوند و داستان ماجراجویانه آن کتابی برای مخاطب نوجوان به نظر برسد اما کنایه و تمثیل موجود در کتاب، همچنین موضوعات عمیق و تأمل برانگیز آن برای کتاب خوان‌ها در هر سنی نیز مناسب خواهد بود. اگر برای خواندن این کتاب به دلیل بیشتری نیاز دارید بد نیست بدانید کهویلیام گلدینگ یکی از برندگان بریتانیایی جایزه نوبل ادبیات و از چهره های تاثیر گذار انگلیسی سال‌های گذشته در ادبیات محسوب می‌شود.

منابع: شهر کتاب آنلاین؛ ویکی پدیا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۲۹
محمد مهدی الهی

مزرعه حیوانات (به انگلیسی: Animal Farm) که در ایران به نام قلعه حیوانات نیز شناخته شده‌است، رمانی پادآرمان‌شهری به زبان انگلیسی و نوشتهٔ جرج اورول و یکی از نمونه های ادبیات رمزی است. این رمان در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد، ولی در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی به شهرت رسید. مزرعهٔ حیوانات دربارهٔ گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمان‌گرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعه‌اش فراری می‌دهند تا خود ادارهٔ مزرعه را به‌دست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعهٔ خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوک‌ها به‌دست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهره‌کشی از حیوانات مزرعه می‌پردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب می‌کنند.

اورول به‌عنوان یک سوسیال-دموکرات در جریان جنگ داخلی اسپانیا با سیاست‌های دولت سوسیالیستی شوروی آشنا شده بود و از پاکسازی‌های خشونت‌آمیز دوران ژوزف استالین -که با نام پاکسازی بزرگ شناخته می‌شود- خشمگین بود. وی با نگارش این رُمان از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی به سختی انتقاد کرد و معتقد بود نظام شوروی به یک دیکتاتوری بدل گشته و بر پایهٔ کیش شخصیت بنا شده‌است.

در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری و سرنوشت آن بر ضدّ نظام سرمایه‌داری است.

اورول در متن این کتاب، بارها از عنوان رفیق که بسیاری از گروه‌های چپ‌گرا برای یاد کردن از هم‌فکران سیاسی خود استفاده می‌کنند، بهره برده که اشاره مستقیمی به نوع حکومت برخاسته از گرایش به جناح چپ دارد.

 

خلاصه داستان

داستان با توصیف شبی شروع می‌شود که خوکی به نام میجِر پیر (به انگلیسی: Old Major) حیوانات را جمع کرده و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته برای آنان سخن می‌گوید و حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت می‌کند. وی سپس یک سرود قدیمی به نام جانوران انگلستان را به آنان یاد می‌دهد که بعداً به سرودی انقلابی در بین حیوانات مزرعه تبدیل می‌شود. پس از چندی حیوانات در پی شورشی مالک مزرعه به نام آقای جونز را از مزرعه بیرون کرده و خود اداره آن را به دست می‌گیرند. پس از این انقلاب حیوانی، خوک‌ها (که از هوش بالاتری نسبت به سایر حیوانات برخوردارند) نقش رهبری حیوانات مزرعه را به دست می‌گیرند. اما پس از چندی در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام می‌گیرد؛ ناپلئون که یکی از دو خوک پرنفوذ مزرعه است با استفاده از سگ‌های درنده‌ای که مخفیانه تربیت کرده بود اِسنوبال، دیگر خوک پرنفوذ مزرعه را فراری داده و خود به رهبر بلامنازع مزرعه تبدیل می‌شود. پس از آن اِسنوبال عامل جونز معرفی شده و تمام اتفاقات بد و خرابکاری‌هایی که در مزرعه صورت می‌گیرد به وی یا عوامل او در داخل مزرعه نسبت داده می‌شود و به فرمان ناپلئون عده زیادی از حیوانات به جرم همکاری با اِسنوبال توسط سگ‌ها اعدام می‌شوند. در ادامه داستان، خوک‌ها به‌تدریج تمامی قوانین حیوانات را زیر پا می‌گذارند. قانون اساسی حیوانات معروف به «هفت فرمان» به تدریج محو و تحریف می‌شود، خواندن سرود جانوران انگلستان قدغن می‌گردد، حیوانات با غذای روزانه کم مجبور به کار زیاد می‌شوند، در حالیکه خوک‌ها فقط فرمانروایی می‌کنند و غذای زیادی می‌خورند و از تمام امکانات رفاهی استفاده می‌کنند و حتی یاد می‌گیرند که چطور روی دوپا راه بروند و با انسان‌ها معامله کنند.

از جمله برنامه‌های ناپلئون، ساخت «آسیاب بادی» است که قرار است برای بهبود کیفیت زندگی حیوانات ساخته شود. نقشه اولیه این آسیاب توسط اِسنوبال طرح‌ریزی شده بوده و در ابتدا ناپلئون به مخالفت با آن برمی‌خیزد ولی بعدتر با بیرون راندن اِسنوبال، ایده ساخت آن را دوباره پی می‌گیرد اما به دلیل بی‌کفایتی ناپلئون، ساخت آن به شکل مطلوبی پیش نمی‌رود. در پایان، ساخته شدن این آسیاب، که با فداکاری‌ها و زجر و تحمل فراوان حیوانات مزرعه امکان‌پذیر می‌شود، نه تنها به بهبود وضعیت زندگی حیوانات منجر نمی‌شود، که خود به اسبابی برای بهره‌کشی بیشتر از حیوانات بدل می‌گردد.

 

قوانین مزرعه حیوانات

پس از پیروزی انقلاب حیوانات، یک قانون اساسی معروف به «هفت فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته می‌شود که شامل بندهای زیر است:

  • همه آن‌ها که روی دوپا راه می‌روند دشمن هستند.
  • همه آن‌ها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
  • هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
  • هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
  • هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
  • هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
  • همه حیوانات با هم برابرند.

منبع: ویکی پدیا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۳۰
محمد مهدی الهی